تاریخچه نام و فرهنگ زیبای ایران زمین
ایران یکی از گهواره های تاریخ و تمدن بشری محسوب می شود که همیشه صحنه ساز دلاوری, مردانگی, روحیه ظلم ستیزی, موسیقی عرفانی و پرمعنا, ادبیات نیک و سترگ, منابع طبیعی و اهواریی ارزشمند, آب و هوایی چهارفصل و معتدل, تاریخ و فرهنگی بس بزرگ و کهن بوده است که بسیار اندک فساد اخلاقی و فحشا را در کل تاریخش شاهد بوده است.
نام این سرزمین نیز مانند دیگر نعمات بزرگ اش داری پشتوانه ای بس طولانی٫ زیبا و پر معنا می باشد. واژه ایران کنونی از واژه های کهن هزاران ساله برداشت شده است. ائیرینه, ائیرینه وئیجه :
ائیرینه : این واژه در فرس هخامنشی آریا و در پهلوی اران است و آریارامنا (آریارمن) نام جد داریوش بزرگ مشتق شده از همین واژه می باشد. ائیرین در اشتات یشت بند یکم و در دو سیروزه کوچک و بزرگ بند نهم آمده است که به عنوان صفت استفاده شده است. یعنی منسوب به آریا .
استاده پورداوود هرکجا به واژه ائیرینه وئیجه برخورده است، آن را به معنی آریا ترجمه کرده است، ولی در همه جا ذکر کرده است که این همان ایران کنونی است که نشان از مقدس بودن نام کشورمان در تمامی متون دینی باستانی حکایت دارد. در کتاب یشتها استاد پورداوود آمده است شکی نیست که ایرانیان باستان خودشان را آریایی ها می نامیدند. خود واژه ائیریه ( آریا ) در معنی پارسی امروزی یعنی نجیب و شریف و نام قوم آریاست. این نژاد هم اکنون بین هند و ایران تقسیم شده اند که از شاخه نژاد هند و اروپایی است . بخشی دیگر از این اقوام کهن در آلمان, یونان و روم نیز پخش می باشند. در فرس باستان این واژه آریه نامیده شده است. اقوام هند و اروپایی شعبه وسیعی از نژاد سفید هستند که در ایران , هند و اروپا ماندگار شدند و زبان هند و اروپایی نیز مختص آنان است.
در اوستا نام ایران به عنوان مبدا اصلی آریایی نژادها معرفی شده است. حرکت آریایی ها به سوی ایران به بیش از 2000 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.
سرزمین هایی که بخشی از ایئرینه وئیجه ( ایران ) است
ائیرینه وئیجه : جزو اول این واژه همان ائیرینه است ( آریایی )، ولی جزو دوم آن وئیجه سخن های بسیاری را در خود جای داده است. در سانسکریت واژه بیجه موجود است که به معنی تخم و نژاد می باشد. خاورشناسان بر این باورند که کل این واژه به معنی نژاد آریایی در پارسی امروزی معنی می دهد. در حقیقت به خاک هایی که نژادهای ایرانی در آن ساکن هستند، ائیرئینه وئیجه گفته می شود. ایران به هیچ وجه محدود به مرزهای کنونی ایران نمی باشد. نام ایران در اوستا و نسک های باستانی پهلوی بسیار آمده است. در بیشتر این نوشته های کهن پس از آمدن نام ایران درود و ستایش اهورامزدا خدای یکتای ایرانیان پس از آن ذکر شده است. ایرانشهر نیز از نام های دیگر سرزمین های ایران است که خاورشناسان بر این باورند ماد خرد و بزرگ یا آتروپاتان ( همان آذربایجان امروزی ) و کردستانات نخستین زادگاه سرزمین ایرانشهر است . عده ای دیگر بر این باورند ایران ویچ همان آذربایجان امروزی است. این افراد با استناد بر بند دوازدهم از فصل 29 بندهش پهلوی نخستین زادگاه ایران ویچ را از آران و قفقاز و اطراف آذربایجان می دانند . عده ای دیگر شهر ایرانی خوارزم ( بین ازبکستان و ترکمنستان ) را زادگاه ایران ویچ می دانند. در وندیداد و کتیبه های خوارزم ایران ویچ را شهری بزرگ و سرد خوانده اند. به هر روی بین این دو نظریه اختلاف وجود دارد، ولی چیزی که بر همگان آشکار است، این است که معنی واژه ایران در پارسی امروزی یعنی خاستگاه و سرزمین های آریایی.بخشی از این سرزمین های آریایی ایران که توسط سلاطین ننگین قاجار طی قراردادهای تحمیلی گلستان و ترکمانچای واگذار شد و قسمت هایی دیگر که توسط امپراتوری عثمانی و یا دخالت انگلیس متجاوز اشغال و تجزیه شد، به شرح زیر است : کردستان سوریه , کردستان عراق , ازبکستان , تاجیکستان , آذربایجان , ترکمنستان , داغستان , ارمنستان , بلوچستان پاکستان , افغانستان , گرجستان .مذهب آریایی های پیش از ظهور زرتشت به صورت گسترده در سرزمین های آریایی نشین متحد بوده است. آریایی های پیش از زرتشت به آیینی باور داشتند که دنیا را به دو دسته تقسیم می کرده است . یکی خیر و دیگری شر.
نخستین گروه اهورایی و درستی و نیکی است . دسته دوم اهریمنی و زشت کرداری است . این دو گروه با یکدیگر در همه موارد زندگی در سیتز هستند . آیین میترائیزم ایران یکی از این باورهاست که از کهن ترین آیین های جهان محسوب می شود و به اروپا و آسیا انتشار یافت و امروزه آثارش در کلیساهای مسیحیت نیز موجود است .
میترائیزم آئین مهر و دوستی و ستایش از نیروهای بزرگ خداوند است . آب و آتش و خاک از این نیروهای جاودانه به حساب می آیند . پس از ظهور زرتشت اسپنتمان همه گروه ها و آیین های چند خدایی یکی شدند و دینی واحد تشکیل دادند که اهورامزدا خدای واحد آنان گشت . گاتها بزرگ ترین سند یکتا پرستی ایرانیان زمان اشو زرتشت است . در یشتها, یسنا با این که از اصول زرتشتی پیروی شده است، ولی چهره های دینی میترایی نیز در آن دیده می شود . دلیل این امر را شاید بتوان متحد کردن همه آیین ها توسط اشو زرتشت دانست . زرتشت ضمن احترام به همه گروه های دینی و مذهبی آن روزگار دینی مترقی تر و واحد را برای آنان به ارمغان آورد که موجب پایداری و گستره بزرگ زرتشتیان در منطقه خاورمیانه شد . زیرا در صورت رد کردن همه گروه های دینی آن روزگار هم احتمال شکست در آوردن دین نو رخ بدهد و هم تمامی آیین های کهن و باستانی ایران ممکن بود برای همیشه از یادها بروند . با این دو احتمال زرتشت نیک ترین روش را برای آوردن دین خود برگزید و میترائیزم را کامل رد نکرد و با احترام به آن یکتا پرستی , آیین های انسان دوستی و راه و روش نیک زندگی کردن را به روشی درست و اصولی تر به آن اضافه نمود .زبان اوستایی ایرانیان باستان نیز امروزه با این که واژه تازی را پس از یورش اعراب به خود راه داده است، ولی همچنان پایدار و استوار است و مایه مباهات فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران است . خود واژه اوستا در معنی اساس٫ بنیاد و ریشه نامیده می شود.
منبع : سيمرغ
بازنشر : ایران گراند
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۶/۱۱/۰۷ ساعت 8:36 توسط شفیعی مطهر
|